شیعیان امشب علی را غرق در خون می کنند
حال عالم را از این ماتم دگرگون می کنند
شیعیان امشب علی را غرق در خون می کنند
حال عالم را از این ماتم دگرگون می کنند
زین مصیبت جسم مولا در میان بستر است
کائنات از این مصیبت خاک ماتم بر سر است
سیل اشک از دیدگان آسمان جاریست باز
چون علی را غرق خون کردند هنگام نماز
کوفه امشب داغدار و مسجد امشب بی قرار
زین جفای کینه ورزان سینه دنیا نذار
بارالها حرمت مردی ز بی دردی شکست
تا که شمشیر ستم بر تارک حیدر نشست
خانه زاد کعبه را در خانه حق کشته اند
چهره محراب و منبر را به خون آغشته اند
کوفه بشکن بغض چندین ساله اندوه را
بازگو تا غصه ها از هم نپاشد کوه را
کوفه قدری زان سحر وز حالت حیدر بگو
وز فغان و ناله های زینب مضطر بگو
چاه تنهائی دمی فریاد بنما آه سرد
گو چگونه جای دادی در دلت دریای درد
شیر حق ای شیعیان لب دور می سازد زشیر
با دو چشمی مهربان دارد اشارت بر اسیر
کای حسن هرچند دشمن لیک او مهمان ماست
گرچه با شمشیر کینش دشمن این جان ماست
باز کن لب، باز نخلستان شب های علی
فاش گو قدری کنون ازسوی لب های علی
از مناجات علی با ما سخن را ساز کن
رازهای خفته درسینه را آغاز کن
ناله می آید زماتمخانه شیر خدا
ناله ای کاتش زند یکباره جان شیعه را
نغمه هائی یکسره جانسوز با اندوه وغم
شور می پاشد به جان چنگ عالم زین الم
ناله ها دارد حسن فریادها دارد حسین
کز شرارش می شود چون شعله جان عالمین
گر قبول افتد به درگاه تو یارب این عزا
توشه ما می شود در هول صحرای جزا
در دل موجی است امواج خروشان امید
گر قبول افتد شود فردای محشر رو سپید