غمزدگان شد ماتم و اندوهی دیگر
شیعیان جمله به فغان با دیده تر
دریافت فایل
آه که امشب بازهم خونابه دل در سبوست
اشک چشم شیعیان دریا به دریاجو به جوست
ای غمزدگان کوفه آسیمه سر است امشب
وز غصه جانسوزی خونین سحر است امشب
شیعیان وقت عزاست
ماتم شیر خداست
ازجفای ابن ملجم فرق حیدر دوجاست
آتش در بهارستان دین است
اوج ظلمت اهل زمین است
شد عزای مرتضی شیعیان بر سر زنید
بهر آن شیر خدا خاک غم بر سر کنید
بیا ای دل زمان غم دارد امشب
دوباره شعر ماتم دارد امشب
بنال ای شیعه،دل ازغم کباب است
به خیمه منتظر، غمگین رباب است
مصمم می رود قاسم به میدان
کند یاری حسین در راه قرآن
عزیز مجتباست
گل باغ وفاست
عباس عباس پور حیدر
عباس عباس میر لشکر (۲)
سقای دشت کربلا یا ابوفضل
آبی رسان بر خیمه ها یا ابوفاضل
به سوی خیمه عترت بیامد اسبی آشفته
دگرگون گشته احوالش زسرهای بخون خفته
یا هو یا من هو
یا من لیس الا هو
می رسد از علقمه در میان همهمه
غرق خون و بر لبانش ذکر ادرک فاطمه
بازویت را به زمین میکِشی و میکُشی ام
این چنین پازدنت، پازده بر دلخوشی ام
شیعیان از نو (۲) بزنید بر سر
بهر شهزاده، علی اکبر(2)
الا یا ایا الساقی کلید حل مشکل ها
صدای العطش آید چو خون افتاده در دل ها
سوی میدان شد روان آرام جان شهزاده اکبر
تا کند جان را فدا در کربلا شبه پیامبر
گویدش هر دم به دم، یک دم به دم الله و اکبر
آسمان غمزده چشمش به طلوع سحر است
گردش عالم هستی به مدار قمر است